- پنبه نهادن
- قرار دادن پنبه در جامه یا جز آن، فریب دادن، راضی ساختن کسی در امری، روانه کردن کسی بجایی
معنی پنبه نهادن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فریب دادن بازی دادن
کنایه از قبول کردن و رغبت کردن است عموماً و قبول معاشرت را گویند خصوصاً
پیشه کردن پیشه ساختن: فسق و فجور آغاز کرد و مبذری پیشه نهاد
عملی شبیه به طرح کردن و نهادن مهره باشد در طرح حریف یک یا چند مهره خود را به عمد باطل می کند و در ضربه نهادن به حریف حق یک یا چند حرکت می دهد
کم گوی کم سخن